۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

نیم کل کل

جوابیه :
ببین عمو جان، تا یه سری جاها وا ندی نمی فهمی که چی به چیه ؟؟
نمیفهی که کی هستی و اینجا که واستادی کجاست ؟؟
نمیفهمی که چی به چیه و تو چی میخوای ؟؟

آره رسماً اعتراف میکنم که یه جاهایو وا دادم، بماند اون لحظه، خیلی آگاه نبودم که دارم وا میدم و اسمشو یه چیز دیگه گذاشتم. الان هم نمیدونم که خودآگاهی در زمان وا دادن منفعته یا مضرت. فقط میخوام بگم بهت، نیت کردم از وا دادن گریز و ترسی نباشد مرا زین پس !!!

و اما این که فکر میکردم آدم رهایی هستم و بدون مرز و قید و بندها ... شنیدن اینکه که چرا این قدر مرز و محدودیت واسه خودم تعیین کردم، مثل یه شک بود.....
آره این یه مورد حق با شماست، از دستم در رفته و یه سری ورودی هام بسته شدن، حالا از روی ترس؛ محافظه کاری و یا هر کوفته دیگه ای که اسمشو میشه گذاشت.... ای وای بر من پس!!!!!

هیچ نظری موجود نیست: