۱۳۹۱ فروردین ۷, دوشنبه

هیهات

یه جایی کارم به شدت میلنگه ...
با اینکه ظاهراً خیلی مشتاقم ولی طبیعت منو نمی طلبه !!!!
اما من به تلاش ادامه میدم تا روم کم شه در نهایت :)

negative aspect

چند وقت پیش یه جایی خوندم افرادی که در شبکه های اجتماعی اینترتی اکثر اوقات چیزای منفی و ناامید کننده در مورد خودشون و حالاتشون پست میکینند تاثیر کاملاً منفی در دراز مدت در ذهن دوستان خودشون ایجاد میکنن
و این مسئله کاملا در زندگی جاری من حتی صحت داره، این سناریو زیر رو مرور کنیم:
شقایق به شخصه خیلی بچه دوست نیست و در حد یکی دو ساعت میتونه تحمل کنه فقط. حالا یکی هست که هر روز به شقایق میگه
فلان بچه رو تو سوپر مارکت میتونستم اینقد بزنم که صداش در نیاد دیگه ...
به یه پچه تو اتوبوس اینقدر چش قره رفتم که جاشو به من بده...
این بچه تو تبلیغ چسب به جای اینکه اسباب بازی شکستشو بچسبونه باباهه، باید این قدر بزندش که دیگه جرات نکنه بندازه اسباب بازیشو که بشکنه و گریه اش در بیاد .. !!!!
خلاصه این داستان قتل و عام بچه ها تا جایی ادامه پیدا کرده که شقایق دیگه نمی تونه خیلی رو این طرف حساب کنه و حتی یه مدت نمیتونست تو اتاق باهاش بمونه ...

حالا سوالی که در ذهن من ایجاد میشه اینه که ایا web logg ها شبکه اجتماعی محسوب میشن ؟!!!
اگه جواب مثبت هست، شرمنده اخلاق ورزشکاریتون، اینجا دقدقه/ دغدغه های شخصی شقایق مطرح میشه پس کسایی بخونن که همیشه جنس دغدغهها رو میفهمن و در رفع دغدغه ها همیار و همیاور بودن.