۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

me & cherie

یهو فهمیدم که چقدر از خودم دور افتاده بودم
درگیر مشکلات محیط، آدمای اطراف، دوستای جون جونی قدیم و جدید، کوهی از حرفها، دلخوریها، ملاحظات، توضیحات، انتظارات، سین جین شدنها و مهمتر از همه یه آسمون پر از ابر
شقایق دلم برات تنگ شده بود
همه چیز آرومه، تمام آزاردهنده ها الان یه گوشه دور افتاده و بی هیچ راه دررویی، دیگه بسه اهمیت دادن ها و کوتاه آمدن ها
خودمی و خودت
یه اتاق 15 متری سبز راه راه
یه نور ملایم با موزیک دلخواه
کلی کاغذ ابری و غیر ابری
نه چیزی قراره بدی و هیچ چیزی بگیری
یه دور نمای مه گرفته و اغوا گر
...
آره آره از مشکلات گریزی نیست ولی خوبه که هر از گاهی گذری به خودتو و عاشقانه هات داشته باشی حتی به قیمت دمی نادیده گرفتن مهم های اطرافت و ابدی نادیده گرفتن قضاوت های درست و نادرست...
خوش خرامان میروی ای جان جانان بی من مرو ....

۲ نظر:

Ghazal گفت...

Man ke too ghesmate sin jin nistam ahyanan! :D

Shaghayegh گفت...

:))
asheghetam yaniiiiiiiiiii vaghan :*