دوست دارم به خودم بگم حتی شده یه بار بدون سختی زیاد کشیدن میشه یه موقعیت خوب بدست آورد و لازم نیست خودتو پاره کنی تا به یه موفقیت برسی.
خیلی دوست دارم اینهایی رو که گفتم رو هم یه جوری ثابت کنم! D:
باشه باشه دنیا عزیز، بزا حداقل عرقم خشک شه ....
عجب دنیای عجیبیه
دقیقا همین امروز که یه صدایی تو گوشم نجوا میکرد که گور بابای اتریش ، بمون همین جا و تو لیدینگو، کنار دریاچه واسه خودت یه خونه اجاره کن و یه ماشین بگیر و هزار تا ابر دیگه بساز. یک میل از عموی اتریشی میاد که تاریه ورودتو مشخص کن برای تنظیم کردن جلسه توجیهی.
خداییش کی میتونست بهتر از این پیغام رسونی کنه.
ببین این هم میشه؛ گاهی اوقات نه این ور بوم میتونی باشی نه اون ور بوم و نه حتی وسط بوم
و بهترین وقتی هست که حالت تهوع و سرد درد هم به این حس زیبا اضافه بشه
به به، چه شود ....
واسه تو هیچ وقت هیچ لقمهای حاضر آماده نبوده. همیشه واسه جبران یه سری نقصانهای طبیعی کلی دست پنجه نرم کردی و جنگیدی... و با باز هم باید بکنی
نمیدونم که آیا همه همین شرایط رو دارن یا راحت تر چیزرو بدست میرن به نسبت داشتههای طبیعیشون
به هر حال اگه یه چیزو بهم بدن و بگن مال تو بدون این که من کاری در خور اون مساله انجام داده باشم، باید بفهمم که یه جای کار میلنگه دیگه ...
.... عجیب اینجاست که این حجم گنده هیچ راهی به بیرون پیدا نمیکنه ....
فقط داره سنگینیشو تحمیل میکنه....
نمیدونم کلید قفسشون کجاست که هر چه زود تر اونا آزاد شن، و من هم خلاص !!!