در عجب بازیهای روزگارم
تو بازیهای تکراری جنگل
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
گهی شکار و گهی شکارچی
گهی فاعل و گهی مفعول
گهی آبی و گه آتش
و
دقیقاً لحظه ای که چشم دوختی به چشمای شکارت، یادآوری اون فضایی که شکار بودی به چشم شکارچیت، غمناکه!!! و مسئله اینه که با اینکه آگاهی باز هم بازیو ادامه میدی؛ آیا؟؟
...
آره داداش
چنین است رسم سرای درشت
تو بازیهای تکراری جنگل
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
گهی شکار و گهی شکارچی
گهی فاعل و گهی مفعول
گهی آبی و گه آتش
و
دقیقاً لحظه ای که چشم دوختی به چشمای شکارت، یادآوری اون فضایی که شکار بودی به چشم شکارچیت، غمناکه!!! و مسئله اینه که با اینکه آگاهی باز هم بازیو ادامه میدی؛ آیا؟؟
...
آره داداش
چنین است رسم سرای درشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر