۱۳۹۰ دی ۳۰, جمعه

درود بر جناب رازی

کنار ریل قطار واستادی، بلیط هم تو دستت ظاهراً هم کلی واست آب خورده، همه هم به صورت دیوونه وار در حال سوار شدن و قطار هم در آستانه حرکت ... و بعد تویی که با یه لبخند و دست تکون دادن هزاران صورت غریبه رو بدرقه میکنی ...


هیچ نظری موجود نیست: