دی دی جون
دیشب خیلی کم بودی، هر لحظه منتظر بودم درو بازکنی و بپرسی چی شده و من هم با اندکی غلو خودمو لوس کنم ...
اما فقط یه چشمه جوشان جای خالی تو گرفت ...
(سروم درد گیرفت بابا D:)
دیشب خیلی کم بودی، هر لحظه منتظر بودم درو بازکنی و بپرسی چی شده و من هم با اندکی غلو خودمو لوس کنم ...
اما فقط یه چشمه جوشان جای خالی تو گرفت ...
(سروم درد گیرفت بابا D:)
۲ نظر:
وقتی باد آروم آروم، موتو نوازش میکنه...
طبیعت وجودتو اینقدر ستایش میکنه...
وقتی که یواشکی خواب به سراغ تو میاد...
برای داشتن چشمای تو خواهش میکنه...
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
وقتی شب فقط میاد، برای خوابیدن تو
خورشید از خواب پا میشه، تنها واسه دیدن تو
وقتی که چشمه حریصه، واسه لمس تن تو
یا که پیچک آرزوشه، بشه پیراهن تو
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
وقتی هر پرنده به عشق تو پرواز میکنه
عشق تو، حتی طبیعتو هوس باز میکنه
وقتی تو قلب خدا این همه جا هست واسه تو
چرخ گردون، واسه تو گردشو آغاز میکنه
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟
:D
ارسال یک نظر