وقتی پتی به دانشکده می رفت...
۱۳۹۰ خرداد ۴, چهارشنبه
هی هی ...
درجه عدم رضایت از خود به حدی میرسه که میتونه حالت عادی زندگی و به یه غم ثابت تبدیل کنه که شادی های زودگذر هر از گاهی تکون خفیفی بهش میدن ...
تا جایی که یادم میاد تعریف زندگی واسم دقیقاً برعکس این بود!
البته حدس میزنم مشکل از کجا ناشی میشه ! همون کون گشاد و آب هندوانه است به گمونم!!؟؟؟؟؟؟؟
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)